۱. عمدتاً به صورت مقطعی انجام شده و دگرگونیهای این رفتارها را در طول زمان پوشش نمی دهد.

۲. با تعداد نمونه کم و در سطح محلی انجام می گیرد.

۳. عدم استفاده از شاخص های یکسان در بیشتر این پژوهش ها

۴. برخی پژوهش ها در رشته های علوم پزشکی و روانشناختی، بدون داشتن پشتوانه نظری صرفاً اقدام به مرور پژوهش های انجام شده در این حوزه نموده و سپس به جمع آوری داده ها می پردازند. صرفاً به دنبال توصیف پدیده و هدفشان بیشتر به دست آوردن اطلاعاتی در مورد پدیده است. چرایی و علت یابی مدنظر قرار نمی گیرد. در حالی که در جامعه شناسی مهمترین منبع فرضیه سازی، نظریاتی است که موضوع پژوهش را به خوبی بتواند تبیین نماید. بنابراین، در بسیاری از پژوهش ها یکی از مهمترین نقاط ضعف آنها، فقدان چارچوب و مدل نظری می باشد

۵. در نهایت بعد از تحلیل داده ها که باید فرآیند استقراء یعنی حرکت از داده ها به سمت نظریه صورت گیرد، برای اینکه ببینیم نظریه انتخاب شده تا چه اندازه توانست موضوع ما را تبیین نماید، این کار انجام نمی شود و یک خلأ مهم روش شناختی در اینگونه پژوهش ها است.

۶. در برخی پژوهش های جامعه شناسی فقدان گروه مقایسه یکی از نقاط ضعف مهم می باشد.