آیا آزادی برای اقتصاد اهمیت دارد؟ برای پاسخ به این سوال، من بین سه نوع مختلف آزادی تمایز قائل میشوم: آزادی به تعبیر آدام اسمیت، آزادی از دیدگاه نئوکلاسیک و آزادی به نام "لیبرال کلاسیک". این سه دیدگاه با یکدیگر تفاوت دارند به این صورت که دیدگاههای نئوکلاسیک و لیبرال کلاسیک، بدون اینکه به آن اشاره کنند، وجود چهار شرط اساسی برای آزادی را فرض میکنند، یعنی: حقوق مالکیت امن، اجرای قراردادها، عدم تجاوز دولت و امنیت. در مقابل، آدام اسمیت سعی داشت این موسسات اساسی را توضیح دهد.
در این مقاله - که یک نقد خارج از ادبیات به یکی از موضوعات اصلی کتاب اسمیت و رابینسون (2019) است - من نتایج رویکرد آدام اسمیت را بیان میکنم و توضیح میدهم که چرا اقتصاد نئوکلاسیک - که موسسات آزادی را به عنوان یک فرض میپذیرد - نمیتواند کار آدام اسمیت در این زمینه و در نتیجه در توسعه اقتصادی را درک کند. من همچنین نشان میدهم که رویکردهای نئوکلاسیک و لیبرال کلاسیک بر پایهی یک اساس جادویی قرار دارند: هر دو این شرایط اساسی را فرض میکنند اما نمیتوانند توضیح دهند که چگونه به وجود آمدهاند. به طور ساده، رویکرد نئوکلاسیک هیچ توضیحی برای منشأ آزادی یا مکانیسمهایی که آن را حفظ میکنند، ندارد. اگر بازارها به چهار شرط اساسی آزادی نیاز داشته باشند، پس یک توضیح کامل در مورد منشأ و توسعه بازارها باید شامل توضیحی در مورد این باشد که چگونه این شرایط به حالت واقعی درآمدهاند. دیدگاه اقتصادی آدام اسمیت به ویژه برای کشورهای در حال توسعه امروزی بسیار مهم است، که بیشتر آنها، در بهترین حالت، برای ایجاد چهار فرض اساسی آزادی مبارزه میکنند.
Does liberty matter for economics? To address this question, I distinguish among three different types of liberty: Adam Smith’s, the neoclassical, and the so-called “classical liberal.” They differ in that the neoclassical and the classical liberal perspectives presume the existence, typically without noting it, of the four conditions that comprise the foundation of liberty, namely, secure property rights, enforcement of contracts, absence of government predation, and security. In contrast, Adam Smith sought to explain these foundations. In this article—an extraliterary review of one of the central themes of Acemoglu and Robinson (2019)—I draw the implications of Smith’s approach, and I explain why neoclassical economics—which takes the foundations of liberty as given—is unable to understand the work of Smith on this topic and, hence, on economic development. I also show that the neoclassical and the classical liberal approaches rest on a foundation of magic: they both presume the foundational conditions just noted but fail to explain how they arise. Put simply, the neoclassical approach has no explanation for the origin of liberty or of the mechanisms that sustain it. If markets require the four conditions of the foundation of liberty, then a complete explanation of the origin and development of markets must include an explanation of how these conditions come to hold. The Smithian economic perspective is especially important for today’s developing countries, most of which, at best, struggle to create the four foundational assumptions of liberty.
https://bristoluniversitypressdigital.com/view/journals/jpfpc/38/2/article-p150.xml